حقٌ ناشناخته روحانیان آیت اللهی
چرا روحانیان دودمان آیت اللهی یزدی از شهرت استحقاقی خود
بی نصیب مانده اند ؟ :
1 – امروز « شیعه دوازده امامی » ( تقریبا" از همان «
مکتب اصولی » پیروان وحید بهبهانی ) مذهب اکثریت مردم ایران را تشکیل می دهد ؛ و
از این رو حجج اسلام ، آیات عظام و آیات عظمای متعددی در عرصه های گوناگون اجتماعی
– فرهنگی – مذهبی شناخته شده ، معروف و مشهور ، و از بین حاضرین برخی دارای
پیروانی متعدد می باشند ؛ امٌا کمتر کسی ، و حتی کمتر پژوهشگری حوزوی از مقام و
منزلت آخوند ملٌا اسماعیل عقدائی یزدی ، شاگرد مبرز سید بحر العلوم ، و سردودمان
آیت اللهی یزدی ، با خبر است ؛ حال آنکه وی جزو یکی از هفت – هشت نفر بنیانگذار
اولیٌه مکتب اصولی در ایران بشمار می رفته است ؛ و بنا به قرائن و شواهد موجود ،
از جمله با ساخت مسجد اعظم یزد که امروز بنام خود وی به مسجد ملٌا اسماعیل شهره
است ، و محل اقامه نمازجمعه در شهر یزد است ، بنیانگذار حوزه علمیه شیعه دوازده
امامی یزد ، یکی از سه – چهار حوزه شیعه دوازده امامی در زمان خود ( عصر سلطنت
فتحعلیشاه ) ، و شاید تا حدودی در ردیف حوزه های علمیه کربلا و نجف بوده است .
توجٌه کنیم که :
1 – مگر در مواردی باصطلاح استراتژیکی ، و به منظور کاهش
بیم فتحعلیشاهی از قدرتگیری حوزه های علمیه و عداوت با آنها ، نه تنها مدح و مجیز
سلاطین و حکٌام زمان را نمی گفته است ، بلکه اصولا" حتی درخدمات بسیار بزرگ و
پرهزینه ای که انجام می داده است ، اعتنائی به حکومتیان نداشته است تا
متقابلا" توسط مورخان و منشیان درباری و حکومتی مورد تکریم و تمجید قرار
گرفته از آنجا در آثارشان در زمره مشاهیر اعظم ذکر شود .
2 – فرزندان بلافصل وی ، که در زمان رحلت زودرسش کودکانی
بیش نبوده اند ، به دلیل جایگاه عرفانی خود و سایر شرایط مشابه ، در مقام و موقعیت
معرفی پدر خود طی آثاری مکتوب برنیامده اند ؛ یا اینکه آثار مکتوب ایشان ، یا از
خیل شاگردان ملٌا اسماعیل ، به دست ما نرسیده است .
3 – چون اندکی پس از رحلت زودهنگام آخوند ملٌا اسماعیل
عقدائی یزدی ، فرقه هائی چون شیخیه ، که طی عمرش ، البته بصورتی محترمانه و
مؤدبانه ، در مباحثه و مبارزه و مقابل آنان قرار داشته است در یزد قدرت یافته اند
، و آنگاه پس از رحلتش بابیه ، و حکٌامی
قاجاری بر شهر یزد از این گروه ها ! برهمه یا لااقل بر نیمی از جمعیت یزد که
تقریبا" بلافاصله پس از رحلت وی و از زمان حکومت ناصر الدین شاه و صدارت
عظمای امیر کبیر منصوب شده اند ؛ نه تنها آثاری در معرفی کافی و سزاوارانه ی وی
منتشر نشده اند بلکه چه بسا به صورتی مستقیم یا غیر مستقیم مطالبی عناد آمیز نسبت
به وی انتشار داده اند ؟ ! ؛ و این خصومت نامه ها چه بسا بعدا" به اشتباه
دستمایه پژوهشگرانی نا آشنا قرار گیرند .
4 – فراموش شدن به دلیل مرور زمان ، و حکومت حوزوی روحانیان
باصطلاح درباری و حکومتی بر حوزه های علمیه یزد پس از وی ، و ناتوانی های مالی
روحانیان واقعی در آن زمان ...