مکتب فلسفی – مذهبی آیت اللهی های یزدی
آیت الله العظمی آخوند ملٌا جواد شیخدادی
برعلیه مدرک گرائی حوزوی
این روزها مصادف با صد و بیست و ششمین زادروز آیت الله
العظمی حاج شیخ جلال الدین آیت اللهی تفتی است ؛ که شخصا" هم مدیون ایشان
هستم .
سالهای 1339 – 1340 که بیماریی داشتم و پدرم هم از ( ادامه
عمر ؟ و) ادامه تحصیلم نسبتا" قطع امید کرده بودند زیاد به کتابخانه وزیری
یزد می رفتم ، هرشب پدرم را در هر موضوعی سؤال پیچ می کردم ؛ و از جمله چون اوایل
بلوغم بود سؤالات مذهبی . یک شب گفتند تو که توضیح المسائل را تقریبا" حفظی ،
در زبان عربی و ... هم دستی داری ، به علوم حوزوی هم بی علاقه هم نیستی ، حالا که
چندان به درس و مشق دبیرستان علاقه نداری برو حوزه علمیه که شاید لااقل خسرالآخره
نشوی ... و چند نفر از مدرسان یک حوزه را به من معرفی کردند که در سطوح مناسب
تحصیلات حوزوی من بودند ؛ باضافه ی دائی خود ، آیت الله آقا سید مرتضی آیت اللهی (
که در مسجد چهار منار ، بخصوص در دروس نجوم ، خدمتشان می رسیدم ) و آیت الله
العظمی حاج شیخ جلال الدین که به من فرمودند : استعداد جغرافیا و نجوم داری . اصول
را که گذراندی بیا در دروس من در مسجد سلطان شیخداد .
عرض کردم که من به دنبال مدرک گرفتن و روحانی شدن نیستم .
فقط می خواهم بیاموزم .
فرمودند اگر به دنبال مدرک گرفتن نیستی از خودمان هستی ، پس
فردا بیا مسجد سلطان شیخداد که در باره طبیعت الارض و نجوم بحث داریم .
جریان « از خودمان هستی » این بود که آیت الله العظمی آخوند
ملٌا جواد شیخدادی ، پدر بزرگ مادریِ مادرم ، و استاد و پدر همسر حاج شیخ جلال
الدین ، به دادن مدرک به طلبه هایشان رغبت نداشته اند ؛ و آیت الله العظمی آقا سید یحیی موسوی یزدی ،
برادر همسر آخوند ملٌا جواد ، و پدربزرگ مادری پدرم ، نیز نه تنها به ارائه مدرک
به شاگردانشان ، که لا اقل حدود ده نفر از آنان به سطح آیت اللهی رسیده اند ،
رغبتی نداشته اند بلکه با ارائه جواز اجتهاد مخالف بوده به شاگردان ارشدشان می
فرموده اند :
شعور مردم بالاتر از یک کاغذ پاره بنام مدرک است .
اگر مردم شما را به انسان بودن ، مؤمن بودن ( مرد خدا بودن
) و پیشوای مذهبی بودن قبول داشتند خودشان به شما لقب مجتهد می دهند همانطور که به
آقای طباطبائی یزدی و من دادند و اگر مردم شما را قبول نداشتند مطمئن باشید که خدا
هم شما را قبول نخواهد داشت ؟ آنگاه لقب حجت الاسلامی و آیت اللهی به چه درد شما
می خورد ؟ . نباید به مدکی که یکی – دو نفر به ما داده اند متکی باشیم ؛ چه بسا
ضررش بیش از نفع و در واقع عدمش به زوجود .
حضرت آیت الله حاج شیخ جلال الدین هم بسیار به سختی نوشته
ای به کسی می دادند ... و روزی در باره رویٌه عبادی – سیاسی آیت الله العظمی حاج
شیخ فضل الله نوری فرمودند حق با آقای نوری بود . نمی شود هم مسلمان بود و هم بنام
مشروطیت قوانین خلاف اسلام وضع کرد یا از بخش هائی از احکام اسلامی بدون کوچکترین
توجٌهی گذشت :
شیر بی یال و دم و اشکم که دید ؟!
تا آنجا که من میدانم نظر آیات عظام ، آخوند ملٌا جواد و
آقا سید یحیی هم ، در رده همقطاران و دوستانشان ، یعنی آیت الله العظمی آقا سید
کاظم طباطبائی یزدی و آیت الله العظمی حاج شیخ فضل الله نوری ، تقریبا" همین
بوده است .
البتٌه و صد البته که مقتضیات امروز متفاوت است ...