موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

علیرضا آیت اللهی هستم ؛ متولد 1324 در یزد ؛ تحصیل و تخصصم در مردم شناسی است ؛ و تجربه و تعهدم به مردم مسلمان و مطالعات فرهنگ و تاریخ اسلامی . بنابر این در حوزه ی مردم شناسی و تاریخ روحانیت ، مبلغان و مروجان مذهب شیعه دوازده امامی یزد ، می نویسم که تعداد کثیری از آنان از اجداد بنده ی « حقیر فقیر سراپا تقصیر » هستند ... پس ، محور کار بر معرفی روحانیانی است که نام خانوادگی آیت اللهی دارند ؛ از شهر یزد برخاسته اند ؛ و اجداد و خویشان آنان .
پیوندها
پیوندها
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
استفاده غلط از دین مستوجب عقوبت الهی است

 

مدرسه شفیعیه یزد

استفاده غلط از دین مستوجب عقوبت الهی است

 

تقریبا" تمام سلاطینی که پس از اسلام بر ایران حکومت کرده اند حکومت خود را حکومت اسلامی قلمداد می کرده اند و حتی صفویان و قاجاریان خود را از سادات ! می دانسته اند .

یکی از سلاطینی که بیش از همه ادعای اسلامی بودن داشته است امیر مبارزالدین محمد بن مظفر میبدی ( 696 – 736 خورشیدی ) ، نژادا" از اعراب مهاجر به کویر خراسان ، پادشاه بخشی بزرگ از ایران به پایتختی یزد بوده است .

یکی می گفت : مبارز الدین برسر حوض خانه اش نشسته بود که وضو بسازد . دونفر از غلامانش مردی کت بسته را وارد خانه کردند که حضرت خلیفه ! این مرد مجرم است ! . مبارزالدین گفت اورا جلو بیاورید ، سرش را به لب باغچه گذاشت و گوش تا گوش برید ! . بعد به غلام ها گفت مبادا نمازم دیر شود ؛ این مرد چه کرده بود ؟ گفتند دوعدد تخم مرغ دزدیده بود ...

شاه شجاع و شاه محمود ، پسران امیر مبارزالدین هم وقتی متوجٌه شدند که مادرشان ، شاه یحیی ، دختر زاده اش ، را برای جانشینی امیر مبارز الدین پیشنهاد داده است بالاتفاق مادر خود را گائیدند ! تا حسابی تنبیه شود ! ...

چنین سلاطینی که به بهانه ی اسلامی کردن جامعه و حفاظت اسلام حکومت می کرده اند تقریبا" سراپا ضدٌ اسلامی بوده اند و البته هر خلافی از خود را توجیه می کرده اند ...

این روزها به این موضوع « دین ابزاری برای حکومت » می گویند .

امٌا بهار سال 1340 که دانش آموز دبیرستان امیر کبیر یزد بودم نه ازدین ابزاری چیزی می دانستم و نه شاید اصولا" چنین اصطلاحی رایج بود . نشریه ای در آنجا تهیه می کردم و به دیوار سرسرای دبیرستان می زدم . یکی از دانش آموزان برگی جدا شده از یک جلد قرآن را که در کمال زیبائی نقاشی و تذهیب شده بود آورد که یافته ام و .. . دیدم بسیار زیباست ؛ آن را بر سرلوحه ی نشریه ام الصاق کردم . مدیر دبیرستان ، مرحوم احمد پرورش ، که از خویشان دورمان بودند با مشاهده ی آن تزئین از مرحوم آقا سید کاظم آیت اللهی ، معاون دبیرستان ، که پسر دائی پدرم بودند پرسیده بودند این کار آقا علیرضا ( نویسنده این سطور ) چه معنی دارد و این ورق قرآن را از کجا آورده است ؟! . ... تا آقا شیخ مهدی شریعتمداری ، شوهر خواهرم ، که دبیر ریاضیاتمان بودند ، مرا در حیاط دبیرستان دیدند و سفارش کردند که برای حلٌ مسئله ای به دفتر دبیرستان بروم . آنجا از کار خودم دفاع کردم به این بهانه که برای قرآن کریم تبلیغ شده است .... نهایتا" آقا سیدکاظم که می دانستند ارادتی خاص نزد آیت الله العظمی حاج شیخ جلال الدین آیت اللهی تفتی داشتم سفارش کردند که هرچه زودتر خدمت آن حضرت برسم و مسئله کنم .

در مدرسه شفیعیه حضورشان رسیدم . حضرت آیت الله فرمودند اسلام برای طی مسیر تقرب به سوی الهی است و تعالی زندگی الهی . آیا شما به این منظور ورق قرآن را ابزار را ب نشریه ات الصاق کرده ای یا محض تزئین آن و خود نمائی ؟! . هر استفاده از دین که در راه خدا نباشد یا کراهت دارد و یا حتی حرام است و مستوجب عقوبت . ورق قرآن را از جایگاه تزئین بردارید و توبه کنید ! .

استفاده غلط از دین مستوجب عقوبت الهی است .

انشاء الله که درست روایت کرده باشم 


X